اتهام جنسی علیه معاون رئیس جمهور جو بایدن در برنامه شبکه 3! / فیلم | آخرین خبرها

[ad_1]

این “اورست” محصول مشترک شبکه 3 و شبکه افق و همان برنامه ای است که باید نگاه ایران به غرب را به بالاترین قله در جهان برساند و تمام تیغ های تیز سانسور رادیویی را پشت سر بگذارد. اما طبق گفته مخاطبان او ، او در حال فتح یک تپه جدید است.

کسانی که با هدف “اصلاح تصویر ذهنی بینندگان درباره غرب و خارج از کشور و همچنین القای حس امید به آنچه در کشور در حوزه های مختلف اتفاق می افتد” در خانه های مردم گشت می زنند ، اکنون با انتقاد شدید همان مخاطبان در شبکه های اجتماعی روبرو هستند. آنها به دلیل اصطلاحاً “ادبیات جنسیتی و ریاکارانه” به حاشیه رانده شده اند.

منتقدان می گویند چنین برنامه های رادیویی حتی شعار می دهند و معنای آنها را سلب می کنند. اما این معنی رادیو از کجا آمده است؟ اگر نگاه ایرانیان به غرب نادرست است ، چرا هنگام پخش از رادیو روی آن تمرکز جدی می شود؟ به طور کلی ، چرا اورست و برنامه های مشابه در جذب افکار عمومی ایران ناتوان هستند؟ گزارش پیش رو با تأکید بر این برنامه جدید و قابل توجه ، بر ضعف و قدرت رسانه ملی متمرکز است.

اورست یا فتح یک تپه جدید؟

علی رغم اینکه اخیراً برنامه اورست پس از اظهارات یکی از مجریان این برنامه در مورد معاون منتخب رئیس جمهور ایالات متحده ، خبرساز شد ، اما اخبار مربوط به آن از ماه ها قبل ادامه دارد و از ابتدای ژوئیه سال جاری پذیرای ایرانیان است.

در معرفی رسمی این برنامه به پایگاه داده صداوسیما آمده است: “این برنامه با هدف اصلاح تصویر ذهنی مخاطبان در غرب و خارج از کشور ، احساس امیدواری برای آنچه در کشور در زمینه های مختلف اتفاق می افتد و آموزش و شبیه سازی وقایع مثبت است.” “این محصول در کشورهای جهان تولید می شود و باید در کشور ما نیز معرفی شود.”

در این مقدمه رسمی ، هدف بلند پروازانه و جاه طلبانه دیگر این برنامه اصلاح دیدگاه ایرانیان در مورد غرب است: “این برنامه همچنین تصویری را که در جامعه ایران در غرب و زندگی در غرب شکل گرفته ، تصویر غیرواقعی و بهشت ​​مانند را بررسی می کند.” تأسف در افکار عمومی ایرانیان و القا می کند که تفاوت ما با آنها تفاوت جهنم و بهشت ​​است. “

سازندگان اظهار داشتند كه یكی از اهداف آنها تصحیح این دیدگاه بود و در سخنان آغازین نوشتند: “عواقب و آسیبهایی كه این نوع تفكر در جامعه برجای گذاشته است ، از ایجاد ناامیدی تا از بین رفتن انگیزه و نشاط.” در نهایت در مورد غربی شدن سبک زندگی “.

با بررسی تعدادی از قسمت های این برنامه ، سازندگان نشان می دهند که برای رسیدن به اهداف خود سعی کرده اند با گذر از فیلترهای رادیویی معمولی و در یک فضای صمیمی و همچنین دعوت از مهمانان باتجربه برای زندگی در غرب ، ابزار دیگری را در برنامه های رادیویی راه اندازی کنند. رسیدن به هدف.

قضاوت درباره اثربخشی این برنامه می تواند کمی مشکل باشد ، اما حداقل دو معیار می تواند مفید باشد. یکی این که به معنای واقعی کلمه پنج ماه پس از نمایش این نام به رسانه ها و شبکه های اجتماعی رسید. نه با ستایش ، بلکه با انتقاد تند. معیار دیگر ممکن است واکنش کاربران از صفحه از این برنامه در اینستاگرم، و بسیاری از واکنش های – یک انتقاد شدید و نارضایتی از تخصیص خزانه برای ایجاد چنین برنامه هایی است.

در واقع ، این عبور از خطوط قرمز ایستگاه رادیویی نمی تواند رضایت مخاطب را جلب کند. به عنوان مثال ، طبق گفته توسعه دهندگان ، یکی از محبوب ترین قسمت های برنامه خواندن توییت های کاربران توییتر است که نوشتند: “چرا وقتی توییتر فیلتر می شود ، نظرات خود را در توییتر می گذارید و ما حتی نمی توانیم آن را بارگذاری کنیم؟” “چرا باید محروم شویم؟”

وی در پاسخ به صفحه رسمی این برنامه نوشت: “ما خودمان آن را نداریم ، آن را برای ما نیز بفرستید.” به نظر می رسد پاسخ آنها به این موارد و موارد مشابه یکی از استراتژی های توسعه یافته برنامه برای صمیمیت با مخاطبی است که به طور معمول با پاسخ منفی مخاطب روبرو می شود. در پاسخ به این عبور از خطوط قرمز صداوسیما ، کاربر دیگری نوشت: “برای بی اعتبار کردن سایر کشورها و گفتن فقط ایران را می توان منفجر کرد و آستین کوتاه نشان داد.” سانسور مضاعف تیغ؛ موهای فرفری “پویول” یا ادبیات جنسیتی؟ چرا؟” این مجری با موهای بلند ممکن است در تلویزیون باشد ، اما کارلوس پویول در آن سال نتوانست در برنامه آدل فردوسی پور شرکت کند؟ “سلام ، دوست عزیز ، من فکر می کنم پویول موهای فر داشت ، اما موهای صاف دارد.” غیر منطقی است که چنین واکنش بینندگان و واکنش سازندگان برنامه اورست را به عنوان یک شکل کلی و تمایل از واکنش بینندگان و استراتژی برنامه مشاهده کنیم. وقتی مخاطب با یک س simpleال ساده تمام قدرت برنامه ریز را در ایجاد مفهوم و واکنش برنامه ریز مورد نیاز مخاطب ، البته به دلیل نزدیک بودن ، زیر سال می برد ، اما از نظر مخاطب همچنان “هجو نامناسب” است.

این بحث که بارها در قسمت ارتجاعی این برنامه تکرار شده است ، به ماجرای “آدل فردوسی پور” برمی گردد که “کارلس پویول” ، مدافع سابق باشگاه فوتبال “بارسلونا” و تیم ملی اسپانیا را دعوت کرد. پویول که به گفته برخی از کارشناسان فوتبال بهترین مدافع تاریخ فوتبال جهان و یکی از با اخلاق ترین فوتبالیست ها است ، قرار بود در بیست و هشت برنامه تهیه شده توسط فردوسی پور و در حین بازی به عنوان میهمان در جام جهانی 2018 روسیه حضور داشته باشد. ایران-اسپانیا. این اتفاق نیفتاد به حدی که فردوسی پور در آن روز به نشانه اعتراض در برنامه شرکت نکرد. در همان روزها ، دلیل جلوگیری از حضور این بازیکن در برنامه فوتبال ، موهای بلند پویول عنوان شد و رسانه های رسمی کشور نیز جمله این بازیکن را نقل کردند. این تقابل مضاعف با خطوط قرمز اکنون این سوال را برای مخاطب ایجاد کرده است که اگر موهای بلند تماشاگران را گمراه می کند ، چرا مجری ای که مجبور است صحبت کند ، از غرب انتقاد کند و نظرات مردم را تصحیح کند ، موهای بلندی دارد؟ پاسخ و خلاصه مخاطبان البته در چنین واکنشی مشابه به گونه ای بیان می شود که “برای بی اعتبار کردن سایر کشورها و این جمله که فقط ایران می تواند تضعیف شود ، نشان داده است که تلفن همراه و آستین کوتاه است”.

تخصص: متولد آمریکا است

مردی که در آن روزها با ادبیات جنسیتی خود سر و کار داشت و از رادیو صحبت می کرد “برای پیشرفت با یک زن با مردان زیاد می خوابد” ، چندین سال است که در رسانه های ایران است و هر ساله چهره های جدیدی ایجاد می کند. در اورست گاهی اوقات فقط به نام کوچکی از این هنرمند اشاره می شود و جستجو در فضای مجازی فارسی اطلاعات زیادی درباره وی به دست نمی دهد ، اما وی قبلاً چندین گفتگو با رسانه های اصولگرا داشته است.

“برنا دانش” به دلیل آنچه “دوستی نزدیک با یکی از چهره های متکبر مسلمان آمریکایی” خوانده شد ، وارد رسانه های فارسی شد و در همه گفتگوها زندگی در ایالات متحده را به عنوان یک ویژگی خاص توصیف کرد. این جوان متولد تگزاس در مصاحبه با خبرگزاری مهر از برجام انتقاد می کند ، اما دلیل انتقاد او محتوای آن نیست ، بلکه ناآشنایی مقامات ایرانی با ایالات متحده است: “من فکر می کنم بیشتر مردم و حتی بیشتر سیاستمداران ما آمریکا را نمی شناسند ، اما این انتقادات و انتقادات از برجام است.” اگر آنها می دانستند ، هرگز مانند برجام قراردادی امضا نمی کردند. “اگر سیاستمداران ما به تاریخ آمریکا و نگرش هندی ها و مهربانی هندی ها نسبت به آمریکایی ها نگاه می کردند ، می فهمیدند که آمریکایی ها به کسانی که خوب آنها

در همان مصاحبه ، وی ملاک توانایی روایت آمریکایی را نقل می کند و این در ایالات متحده زندگی می کند: “متاسفانه رسانه های ما تصویر ایالات متحده را به درستی منعکس نمی کنند.” .

البته از سواد و تخصص این مرد اطلاعات زیادی در دست نیست و او فقط در مکالمات خود بر زندگی در ایالات متحده تأکید می کند. چند روز قبل از انتخابات ایالات متحده ، برنامه اورست انتخابات را پوشش می داد و همان شخص به عنوان واسطه و متخصص در این زمینه فعالیت می کرد. انتقاد وی از برنده انتخابات به حدی بود که کاربران این برنامه را شاخه ایرانی فاکس نیوز خواندند.

قابل درک است که تنها دلیلی که وی برای تحلیل و نظرات خود ذکر کرد زندگی در ایالات متحده بود که البته گاهی اوقات به عنوان شاهد به واکنش دوستان آمریکایی وی اعتماد می کرد. برنا دانش که اکنون در صف اول انتقادات غرب و آمریکا از ساداسیما قرار دارد ، تنها یک سال پیش توسط جایزه زبان انگلیسی در رسانه ها گزارش شد. به عنوان مثال ، در خبری در سایت خبری دانشگاه تهران آمده است كه “برنا دانش ، دانشجوی آمریكایی دانشكده مطالعات جهان ، در دور اول مسابقه ملی بحث انگلیسی برنده شده است.” او اکنون برنده انتخابات آمریكا را “جو بایدن خجالت زده” می خواند و معتقد است كه “آنها هیئت امنایی ندارند و كالج انتخاباتی نزدیكترین گزینه به آن است” قبل از رسیدن به اتاق اندیشه آمریكا ، برنامه تلویزیونی برناش داشته است.

خطوط قرمز را به هیچ وجه بشکنید

چه اتفاقی می افتد که حتی در مورد مفاهیمی که از نظر بسیاری از منتقدان و صاحبنظران بحث برانگیز و دقیق است ، وقتی رسانه ای به نام رادیو آنها را ارائه می دهد ، نه تنها بی اثر هستند ، بلکه حتی فاقد معنا و مفهوم هستند؟ در این مثال خاص ، چرا برنامه ای که به هر دلیلی توانسته است بسیاری از خطوط رادیویی قرمز را رد کند و محتوای آن توسط متخصصان نیز قابل مطالعه باشد ، با چنین نظر منفی مخاطب روبرو می شود؟

روزنامه نگار “محمد اشعری” که مدت ها با تلویزیون کار کرده است ، در مصاحبه با “شرق” از ضعف محتوا و شکل این برنامه یادداشت می کند. وی با بیان اینکه این برنامه اصول فنی از قبیل قرار دادن دوربین ، کیفیت صدا و … را اجرا نمی کند ، در مورد دلیل کم توجهی مخاطب گفت: “این ضعف محتوا و ساختار است که نمی توان به راحتی از آن عبور کرد. صحبت های زیادی شده است.” اکنون می دانیم که گروه با ذهنیت خاص در کشور ، هر خبری را که برخی رسانه ها منتشر می کنند درست نمی داند و ما می دانیم که این بی اعتمادی به ایستگاه رادیویی نیز هست. “

وی با بیان اینکه محتوای برنامه ای که می خواست به بینندگان منتقل کند معنی ندارد ، گفت: “استاندارد دوگانه یکی از دلایل آن است.” موهای بلند ، مردی با ریش شیک و برخی از پوشش ها در برنامه های رادیویی به چشم نمی خورد و وقتی این خطوط در برنامه خاصی شکسته می شود ، داستان متفاوت می شود و سوال صداقت پیش می آید. این نوع برنامه ها فاقد صداقت و یک طرفه بودن با بینندگان هستند. همین ایستگاه رادیویی برنامه ای به نام “نود” را منتشر کرد که توانست اعتماد را مستقل از ایستگاه رادیویی جلب کند ، ریشه در صداقت با مخاطب داشت. علاوه بر این ، او یک فرد حرفه ای با ساختار مشخص بود و توانست جایگاهی بی نظیر در بین مخاطبان ایرانی باز کند. “بی اعتمادی ، عدم صداقت در برنامه ، عدم تخصص در نحوه گفتن ایده – این همان چیزی است که برنامه را از یک هدف خاص دور کرد.”

[ad_2]