من نفرت کسانی که مادران

مامان ترسناک و Westend61/گتی من نفرت کسانی که مادران آنهایی که به بچه های خود را صفر صفحه نمایش زمان—هیچ کد

توسط ETELARESANKHABAR در 25 تیر 1399
i-hate-those-moms-1
مامان ترسناک و Westend61/گتی

من نفرت کسانی که مادران آنهایی که به بچه های خود را صفر صفحه نمایش زمان—هیچ کدام تا کنون -- و پس از آن لاف زدن در مورد چگونه شگفت انگیز آن است که در Facebook. در ضمن من در تلاش برای استفاده از حمام و دوش برای اولین بار در ده روز و در حال حاضر علاوه بر نیاز به تمیز کردن موهای چرب من نیز باید به دور از گناه داشتن وصل آنها را به قرص خود را بنابراین من بیش از شصت ثانیه به آن را تمام انجام.

من نفرت آن دسته از مادران که در میان همه گیر انجام آزمایش های علمی و آموزش از راه دور در حالی که کار تمام وقت از خانه, آنهایی که گزارش خود را به کودکان آموخته اند به بازی پیانو به زبان چینی صحبت و aced از امتحانات و در حالی که به لحاظ اجتماعی فاصله و با پوشیدن ماسک خود را به درستی.

من نفرت آن دسته از مادران که پست تصاویر زیبایی گل چیده شده در آشپزخانه خود را به عنوان اگر وجود دارد هیچ رختشویی برای, برابر, بدون, برای شستن ظروف بدون پوسته نان تست رها شده در کف و زمین به گرد و غبار با رژه از پا که هیچ کدام به زحمت از توقف و رفت و برگشت آن است.

آن دسته از مادران که در افزایش که هوای تازه و آموزش بچه های خود را به بازیگران یک میله ماهیگیری به متعادل نگه دارید در یک قایق رانی راه مناسب برای پرتاب یک توپ بیس بال به نزول سه-گر من از آنها نفرت بیش از حد—خود ورزشکاری خود را قناعت, بی قید و شرط avowal که کودکان در حال شکر و ادویه و همه چیز خوب است.

من نفرت آن دسته از مادران که بچه ها برگ از طریق دانشنامه و انجام حساب دیفرانسیل و انتگرال برای سرگرم کننده است. آن دسته از مادران که بچه های خود را داوطلبانه و upcycling و برنامه نویسی در پایتون. آن دسته از مادران که فروتن-لاف زدن در مورد که در آن کودکان خود را در حال رفتن به کالج که به GPAs مانند نفع حزب که حضور در هر املا زنبور عسل, مناظره, محاکمه ساختگی ریاضی المپیاد و رباتیک رقابت هر مراسم اهدای جایزه.

شما می دانید که من دوست دارم ؟ من دوست دارم آن دسته از مادران که تغذیه بچه ها حبوبات برای شام. که به خانه می آیند در شب به شمارنده آشپزخانه آغشته با کره بادام زمینی برای صبحانه, ظروف نشسته در سینک به جوانترین بچه داشتن شده است در گنجه قفل شده توسط خواهر و برادر بزرگتر خود. آن دسته از مادران که گام در مدفوع سگ به عنوان آنها راه رفتن را از طریق اتاق نشیمن. آن بچه که هنوز توالت تخت در هفت و نادیده گرفتن مقررات منع رفت و آمد در هفده. کسانی که مادران با ضعف کف لگن که نشت هنگامی که آنها را به خنده یا عطسه. آن دسته از مادران که هنوز مهلت برای اردوی تابستانی ثبت نام. که می تواند یک تصویر خوب است. که رها کردن تلفن خود را به توالت به وان از پنیر خامه به شکلات تراشه کوکی خمیر.

NoSystem تصاویر/گتی

آیا به من آغاز شده در آن دسته از مادران که بچه ها رقص در قبل از باله حرفه ای استودیو و تمرین ژیمناستیک شش روز در هفته که درایو ساعت برای حضور در المپیک در سطح مسابقات فوتبال در هر آخر هفته و یا باتون-twirling عمل یا فوتبال پیش فصل. و آن دسته از مادران که رفتن به شنا کرد. آیا شما حتی می دانم که چگونه شنا ملاقات طول می کشد?

من احساس وحشتناک یک پدر و مادر است. هر بار که کسانی که بچه های خود را ارسال تصاویر در Instagram—در هر زمان آنها فروتن-با تکبر راه رفتن بر روی مارکو پولو و یا رها کردن یک متن از رنگین کمان-انفجار-کیک تولد آنها کشیده و همه nighter پخت و یا از اقیانوس شهر فرنگ بچه خود طراحی شده با خاک رس پلیمر و خلال دندان—من احساس وحشتناک مادر. چرا که امروز بچه ها من حاضر به خوردن شام و در اطراف خانه زد و به خود خالکوبی با نیمه نشانگر دائمی, و من نمی توانستم گرفتن عکس از هر چیزی به دلیل وجود خلط از سس گوجه فرنگی سخت و خشک شده بر روی گوشی لنز دوربین است.

ما نمی خوردن میوه ها و یا سبزیجات و یا آجیل است. یا ما بود اما فقط و فقط به خاطر پسرم تصمیم گرفت او یک کارخانه خوردن دایناسور—او حاضر به گفتن "گیاهخوار"و رفت به یخچال زدم و بیش از شیر و کاهش باقی مانده در کف بنابراین او می تواند رسیدن به جعبه سالاد که او snacked و کاهش بین نیمکت و بالشتک های روی زمین است. بعد از آن او تا به حال یک سبز مدفوع که من می دانم چرا که او را فراموش کرده به توالت خیط و پیت کردن دوباره.

ما نمی باید یک درس موسیقی یا سواد یا آموزش آنلاین. بچه ها نمی تواند به طور مستقل بازی برای بیش از چهار ساعت در کشش و بدون هدف قرار دادن چیزی جیغ یا photobombing من ویدئو کنفرانس و من آور و خسته از ظهر. وقتی دیدم ساعت و متوجه وجود هشت ساعت باقی مانده تا زمان خواب که زمانی که من گریه کردم.

من بچه ها را حمام امشب. آنها خوردند کیک های شکلاتی. آنها فریاد زد و به منعکس کردن کوچ به آید تپه کوه از بالش آنها تا به حال جمع آوری شده از هر گوشه ای از خانه که من نمی خواهد به تمیز کردن برای حداقل یک هفته. من چپ خود را در ظروف در سینک. من از دست رفته من تلفن. من آواز آنها را "توپ مخرب" خود را به عنوان لالایی.

روزی من عاشق آن بچه. من به شما در غلبه بر احساس گناه من قادر به انجام آن همه بیش از این واقعیت است که من هرگز Instagramable که پدر و مادر اغلب احساس می کند مانند یک شغل من اجباری به انجام, که من وحشتناک بیکر که ما خانه کثیف که ما بچه ها گریه و فریاد زدن و جست و خیز کردن و فراموش نکنید که به قلم مو خود را. روزی من درست با آن است. من متوقف نفرت خودم را برای پدر و مادر من و در آغوش خودم برای پدر و مادر من. فرزندان من برکت آنها را بسیار سرزنش به من برای زمانی که آنها رشد.

روزی من درست با آن بیش از حد.



tinyurlis.gdv.gdv.htclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن